+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۸ ساعت 15:19 توسط سعید
|
لحظه ای بنشین ودرچشم غم آلودم نگر
تازبان اشک من گوید حکایت های دل دوستان عریز سلام.اسم من سعیداست و24سال سن دارم.وبلاگی به نام درد دل های عاشقانه رابه تازگی برای همه جوانان میهنمان آغازکردم.دوست دارم به جای اینکه در دفتر خاطرات ورق سیاه کنم وحرف دلم راکه حرفهای دلهای همه جوانان این مرزوبوم است برروی آن بنویسم.خودنیزدرد دلهایی که نمی توانیدجایی بیان کنیدبه نام خودیابه نام مستعارنوشته تامامنی باشد برزخمهای دلشان تاهمه باهم باگفتن ونوشتن سبک تر شده.دوست دارم که باهمه شماجوانان که دلهای پرشوروعاشق داریدآشناشوم وبتوانم باهم این دوران سرکش وهیجان آورراباشادی بسیاربرای همدیگر زیباترکنیم من دراول کارهستم شایدوحتما درآغاز هرکاری مشکل است پس باکمک خدای عاشقان هرروزسعی وتلاش می کنم که بتوانم بامطالب و حرفهای دل نظرشماراجلب کنم.مرایاری کنید.